کمتر از یک هفته مانده تا قرعهکشی جام جهانی. این قرعهکشی 6 دسامبر برگزار میشود و در سراسر دنیا به صورت مستقیم پخش خواهد شد.
اما به احتمال مسابقات جذابی در راه خواهد بود. دیدارهایی که دو تیم قبلا با هم دیدار کردهاند، بازی بین تیمهای بزرگ، و البته کنار هم قرار گرفتن همتیمیهای قدیمی.
دست کم یک گروه مرگ خواهیم داشت. اما آیا گروه زندگی هم خواهد بود که تیمها از حضور در آن منفعت ببرند؟ در این مقاله به یک حالت جذاب برای قرعهکشی میپردازیم.
رویارویی برزیل و ایتالیا
جام جهانی در ساعت 17:00 روز 12 ژوئن (به وقت محلی) آغاز میشود و برزیل یک پای دیدار افتتاحیه است. این بازی بیتردید شور و شوق فراوانی برخواهد انگیخت و تمام دنیا به نظاره آن خواهند نشست. حالا تصور کنید برزیل در گروه A با ایتالیا همگروه شود! این دو تیم از موفقترینهای دنیا هستند و بیتردید از پادشاهان فوتبال دنیا به شمار میآیند. برزیل پنج و ایتالیا چهار قهرمانی جام جهانی کسب کردهاند. طبیعی است که آنها بارها در جامهای جهانی با هم بازی کرده باشند. از جمله در 1982 که مسابقه آنها را بسیاری برترین بازی تاریخ جام جهانی میدانند. و فینال 1970. بسیار جذاب خواهد شد که برزیل و ایتالیا همگروه شوند.
حضور رونالدو ، مسی و فرانک ریبری در یک گروه
فرانسه به گلدان سوم رفته و به این ترتیب ممکن است گروهی بسیار دشوار تشکیل شود. از آنهایی که به آنها گروه مرگ میگویند. مثلا آرژانتین، فرانسه، پرتغال و مکزیک.
البته ناراحتکننده است که از چنین جمعی تنها دو تیم به مرحله بعد میرسند. اما این گروه میتواند جذابیت فوقالعادهای داشته باشد. هر چهار تیم در تورنمنتهای اخیر نتوانستهاند مطابق پتانسیلشان نتیجه بگیرند.
آرژانتین مثلا در جام جهانی 2002 پرستاره بود اما در همان مرحله گروهی حذف شد. فرانسه هم پس از اولین قهرمانیاش در سال 1998 بسیار پرنوسان بوده و هرچند در سال 2006 به فینال رسید اما در دو جام جهانی دیگر به شکلی استثنایی ضعیف کار کرد و در همان مرحله گروهی حذف شد.
مکزیک هم هرگز نتوانسته در حدی که انتظار میرفته بدرخشد. آنها این بار با پیروزی در پلیآف به جام جهانی رسیدند و پیش از پلیآف در پایینترین نقطه خود در 18 ماه مصیبتبار اخیر قرار داشتند.
این چهار تیم اگر کنار هم قرار بگیرند شش مسابقه بزرگ خواهیم دید. درامهایی ناب و حذف دو تیم بزرگ.
اما یکی از داستانهای جانبی که میتواند جذابترین روایت جام جهانی باشد تقابل لیونل مسی و کریستیانو رونالدو خواهد بود. مسابقهای جذاب برای دوربینها و البته فرصت تماشای نبرد شخصی در صحنهای متفاوت.
تقابل آمریکا و آلمان
آمریکا با هدایت یورگن کلینزمن بازی میکند. او در سال 2006 مربی تیم ملی آلمان بود اما در این هشت سال اخیر نتایج خیلی خوبی نگرفته است. تیم او اما در این اواخر مقابل مکزیک و ایتالیا پیروز شده و در گلدکاپ هم قهرمان شده. به نظر میرسد کلینزمن در سمت خود دارد جا میافتد.
کلینزمن البته مشهور است به این که بازیکنان آلمانی را به تیم آمریکا برده و آنها را به استعدادهای داخلی ترجیح میدهد. مثلا جرمین جونز با وجود مشکلات انضباطی بازیکن کلیدی میانه میدان بوده است و امثال تیم چندلر، دنی ویلیامز و فابین جانسن هم در این تیم بازی کردهاند.
تماشای تقابل کلینزمن که در جام جهانی 1990 با آلمان قهرمان شد با هموطنانش جذاب خواهد بود. البته آمریکا و آلمان در سال 2002 هم با هم بازی کردند و آلمان توانست آمریکا را در یکچهارم نهایی حذف کند.
بلژیک و هلند، دو رقیب دیرین
بلژیک و کلمبیا را بسیاری شگفتیسازان جام جهانی میدانند. شیاطین سرخ البته در سطح ملی فوقالعاده نبودهاند اما مارک ویلموتس نسلی طلایی در اختیار دارد و بلژیک را باید جدی گرفت. آیا امسال سرانجام تیمی که تجربه زیادی ندارد میتواند جام را برباید؟
اگر بلژیک بخواهد تا اواخر جام پیش برود به نفعش است که شروع خوبی داشته باشد. همگروهی با کاستاریکا و اکوادور میتواند برای آنها خوب باشد.
اما هلند هم میتواند در این گروه باشد.
هلندیها هرگز جام جهانی را فتح نکردهاند اما یکی از بزرگترین نامهای دنیا هستند. آنها همیشه انبوهی از بازیکنان فوقالعاده در بخش حمله داشتهاند اما در دفاع ضعیف بودهاند و تماشای بازی امثال بنتکه و لوکاکو مقابل رون ولار و استفان دهورای جالب خواهد بود.
برد بلژیک مقابل هلند، دشمن دیرینه، نهتنها میتواند باعث جشن شود، که آنها را به پیش خواهد راند تا شگفتیهای دیگری را رقم بزنند.
انگلیس و آلمان، به سود هر دو
سهشیرها، مانند ایتالیا و هلند امیدوارند که در گروههای ظاهرا ضعیفتر بازی کنند. مثلا سرگروهشان سوییس باشد. اما انگلیسیها در تورنمنتهای اخیر شده که در گروهی مناسب قرار بگیرند، اما به همین دلیل نتوانند شتاب لازم را بگیرند و در مراحل بعدی به مشکل برخورده باشند.
مردان فابیو کاپلو در سال 2010 در گروهی با اسلوونی، الجزایر و آمریکا بودند اما تنها پنج امتیاز گرفتند و تنها دو گل زدند. آنها در دور بعد مقابل آلمان خرد شدند.
چهار سال قبل از آن هم مردان سون گوران اریکسون با پاراگوئه و ترینیداد و توباگو بازی کردند و زمانی به خود آمدند که مقابل پرتغال بازی میکردند. انگلیس شاید این بار امیدوار به گروهی باشد که آنها را آماده دیدارهای سختتر کند. به همین دلیل همگروهی با آلمان میتواند عالی باشد.
آلمان بیتردید از حضور انگلیس در گروهش استقبال خواهد کرد. آنها اخیرا با تیم دوم خود در ویمبلی انگلیس را بردند و در جام جهانی قبلی هم که در آن بازی مشهور پیروز شدند.
بردن انگلیس در دور اول میتواند به دنیا ثابت کند که آلمان چه میخواهد. آنها میتوانند با این برد به سمت اولین قهرمانی خود در جام جهانی پس از 24 سال بروند.
گروه زندگی
یک گروه زندگی هم میتواند جذاب باشد. گروهی که در آن هر تیمی بخت صعود را دارد. در این حالت کلمبیا، بوسنی، نیجریه و ژاپن گروه جالبی میشود.
کلمبیا با هدایت خوسه پکرمن برای اولین بار در 16 سال گذشته به اوج برگشته و اگر اوضاع مناسب باشد میتواند نتایج بزرگی به دست بیاورد.
همکاری فالکائو و جیمز رودریگس میتواند آنها را مقابل تیمهای بزرگ به پیروزی برساند. آنها با شروعی خوب میتوانند شتاب بگیرند و در مراحل بعدی بدرخشند.
بوسنی اولین حضورش در جامهای جهانی را تجربه میکند. اما هرگز نباید آنها را دست کم گرفت. اگر آنها در گروهی دوستانه قرار بگیرند میتوانند با ادین ژکو، میرالم پیانیچ، اسمیر بگوویچ و دیگران شگفتی بسازند.
تیمهای اروپای شرقی در جامهای پیشین چندین شگفتی بزرگ رقم زدهاند و بوسنی میتواند این مسیر را ادامه دهد.
این گروه برای نیجریه هم مناسب است. استیون کشی تیمی جذاب دارد میسازد. آنها قهرمان آفریقا هستند و از هیچ تیمی نمیترسند. آنها در سال 2013 فوقالعاده بودهاند و حتی میتوانند در گروه زندگی اول هم بشوند.
در نهایت ژاپن در این گروه قرار میگیرد. آنها قهرمان آسیا هستند و میتوانند آزمون بزرگی برای تمامی رقیبان باشند.
ژاپن البته با وجود استعدادهای فراوانش با سختی از گروهش صعود خواهد کرد، مگر آن که قرعه خوبی نصیبش شود. این گروه زندگی باعث خواهد شد دو تیم بااستعداد و البته شگفتیساز بتوانند به مرحله حذفی برسند و دیدارهای جذابی را رقم بزنند.
تجدید دیدار اروگوئه و غنا
به جز تیمهای بسیار بزرگ دنیا که مرتبا در تورنمنتهای بزرگ با هم روبرو میشوند، سخت بتوان دو تیم از دو قاره را یافت که چنین دشمنیای بینشان وجود داشته باشد.
آن تصمیم لوییس سوارس که در کسری از ثانیه گرفت و با دست توپ را از روی خط دروازه برگرداند باعث شد غنا و اروگوئه در جام جهانی 2010 تبدیل به رقیبانی بزرگ شوند.
حرکات عجیب سوارس نگذاشت ستارههای سیاه به گل برسند و اولین آفریقایی حاضر در نیمهنهایی جام جهانی شوند. آساموا ژیان پنالتی حاصل را از دست داد و مابقی را هم که خودتان میدانید.
آن بازی یکی از دراماتیکترین نبردهای یکچهارم نهایی جامهای جهانی بود. اروگوئه به نیمهنهایی رفت، اما به شکلی کاملا ناعادلانه.
اروگوئه امسال سرگروه است. چرا آنها با غنا در یک گروه قرارنگیرند؟ بسیاری از بازیکنان سال 2010 در این دو تیم حضور دارند، از جمله بازیکنی خاص که منفورترین فرد در غنا است!
ساحل عاج و چرخ گردون
عجیب است که نسل طلایی ساحل عاج با این که استعدادی فوقالعاده داشت اما نتوانست نتایج بزرگی بگیرد. البته باید انصاف داشت. آنها در دو جام جهانی قبلی در دو گروه هولناک قرار گرفته بودند. ساحل عاج در سال 2006 با هلند، آرژانتین و صربستان همگروه شد و چهار سال بعد هم کنار پرتغال و برزیل قرار گرفت.
اما شاید این بار چرخ روزگار به سود آنها بچرخد و خوشاقبال باشند. حضور آنها کنار سوییس، هندوراس و روسیه به سود همه این تیمها خواهد بود.
سوییسیها خوشحال میشوند که از حضور در کنار تیمهای بزرگ اروپا گریختهاند و هندوراس هم میتواند به اولین برد تاریخ خود در جامهای جهانی برسد.
این قرعه به سود روسیه هم هست. آنها با پشت سر گذاشتن پرتغال به جام جهانی رسیدند و از سوییس نخواهند ترسید.
اما از همه بیشتر فیلها سود میبرند. دیدیه دروگبا، ژروینیو، یایا توره و دوستان میتوانند سرانجام از مرحله گروهی فرار کنند. آنها در این صورت به حرکت خود ادامه خواهند داد و با توجه به این که کسی آنها را مدعی نمیداند میتوانند آزادانه بازی کنند و نتایج خوبی بگیرند.
نبرد ایتالیا و کره
شبه جزیره کره رابطه خوبی با ایتالیا دارد. دو تا از بزرگترین لحظات آسیاییها در جامهای جهانی مقابل ایتالیا بوده است. کره شمالی در سال 1966 یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ را رقم زد و ایتالیا با جیاچینتو فاکتی، جیانی ریورا و ساندرو ماتزولا را یک بر صفر برد.
سی و شش سال بعد، کره جنوبی در خانه توانست غولکشی کند. ایتالیا با فرانچسکو توتی، پائولو مالدینی و کریستین ویری با گل آن یونگ هوان در وقت اضافه شکست خورد. تیم گاس هیدینک در یکچهارم هم اسپانیا را برد. اما آن برد مقابل ایتالیا جای پررنگی در تاریخ دارد.
کرهایها البته آن شخصیت و استعداد نسل 2002 را ندارند، اما شاید اگر با ایتالیا همگروه شوند، تریلوژی شگفتی در برزیل کامل شود.
ایران در گروه قهرمان
اسپانیا یکی از مدعیان فتح جام جهانی است. مشخص است چرا؛ آنها قهرمان دوره قبلی هستند و توانستهاند اولین تیم دنیا شوند که دو یورو و یک جام جهانی را به صورت پیاپی ببرند.
اما دغدغههایی درباره تیم بیسنته دلبوسکه وجود دارد. این که آنها تا حدی پیشبینیپذیر شدهاند. تیم قهرمان جام جهانی مسنتر شده و شکست مقابل برزیل در جام کنفدراسیونها نشان داد این تیم ضعفهایی دارد.
این که آنها روی به دیهگو کاستا و میچو آوردهاند نشان میدهد دلبوسکه نگران گلزنی تیمش است. لاروخا در تابستان به تاهیتی 10 گل زد اما در 120 دقیقه نتوانست گلی به ایتالیا بزند و سپس مقابل برزیل هم در گلزنی ناکام بود.
آنها اخیرا حتی نتوانستند مقابل تیم آفریقای جنوبی به گل برسند. اگر اسپانیا مقابل تیمهای قدرتمند از نظر دفاعی قرار بگیرد ممکن است به مشکل برخورد کند. البته خبری از فروپاشی به سبک فرانسه 2002 و ایتالیای 2010 نیست. اما اسپانیا نیاز خواهد داشت که کمی نوآوری کند یا آن ضرباهنگ قهرمانیهای پیشین را بازیابد.
یونان را میتوان انفعالیترین و واکنشیترین تیم فوتبال دنیا دانست. آنها با نمایشهای منفعلانه متعدد خود فاتح یورو 2004 شدند و در گروه خود در مرحله مقدماتی جام جهانی هم در 10 مسابقه تنها 4 گل خوردند.
کامرون البته آن بارقههای خلاقیت را ندارد اما تیمی تدافعی در اختیار دارد که شاید رقیب چندانی در این زمینه در تورنمنت نداشته باشد. امثال نیکی انکولو، آئورلین شجو، الکس سونگ و استفان امبیا همه مدافعانی مستحکم هستند. آنها میتوانند مقابل اسپانیا مقاومتی جانانه داشته باشند.
ایران دیگر تیم این گروه میتواند باشد. آنها با نمایشهای مستحکم و با انضباط بالا توانستند با چندین پیروزی یک بر صفر به جام جهانی برسند. از جمله با دو برد مقابل کره جنوبی.
سیاست در جام جهانی
در جامهای جهانی بارها شده مسائل سیاسی نمود پیدا کند. بهترین نمونه بازی ایران و آمریکا در جام جهانی 1998 است. نبرد تیمهای اروپایی و آفریقایی هم شاید یادآور دوران استعمار باشد.
سنگال در جام جهانی 2002 فرانسه را در دیدار افتتاحیه برد و نشان داد مستعمرههای سابق میتوانند اربابان پیشین خود را به تملک درآورند.
آنگولا چهار سال بعد به مصاف پرتغال رفت. اما نتوانست کار بزرگ سنگال را تکرار کند. انگلیس هم با نیجریه و آمریکا بازی کرده و پرتغال در جام جهانی 2010 با برزیل همگروه بود.
الجزایر حدود 130 سال تحت لوای فرانسه بود؛ یعنی بسیار بیشتر از دیگر موارد استعماری. رابطه دو کشور ابعاد گوناگون و گستردهای دارد.
سه درصد جمعیت فرانسه از نژاد الجزایری هستند و از تماشای بازی این تیم به وجد میآیند. به این ترتیب بازی دو تیم بسیار جذاب خواهد شد.
استرالیا و کرواسی
طبق اعلام وزارت امور خارجه استرالیا، «رابطه استرالیا و کرواسی قوی است و با نگاه رو به جلو، بر مبنای پیوندهای شخصیای که جامعه بزرگ کرواتهای استرالیا برقرار کرده است». از اواسط قرن نوزدهم بود که تعداد کرواتهای استرالیا رو به رشد رفت و آنها در جستجوی طلا به این کشور آمدند. کمتر پیش میآید دو کشور در دو قاره مختلف چنین رابطهای داشته باشند.
در نبرد دو تیم در سال 2006 بود که چندین بازیکن مانند زلیکو کالاچ و یوسیپ شیمونیچ بستگانی در هر دو کشور داشتند. در آن روز استرالیا با تساوی دو بر دو به مرحله حذفی رسید. سه بازیکن هم اخراج شدند!
شیلی و اسپانیا
شیلی دیگر تیمی است که میتواند در جام جهانی شگفتی بسازد. آنها تیمی با استعداد بالا هستند که کیفیت و سازگاری لازم را دارند تا بتوانند در هر دیداری و مقابل هر رقیبی با روش ویژه آن بازی کنند.
آنها میتوانند با حملات سریع خود حریفان را به وحشت بیندازند و البته با حفظ توپ خود حریفان را به ستوه میآورند. حرکات آنها مثبت است و منضبط.
آنها در دفاع هم دارند قوی میشوند. به نحوی که دیگر اجازه نمیدهند تیمهای حریف بازی را در دست بگیرند. آنها در جام جهانی قبلی با بداقبالی به اسپانیای قهرمان خوردند و باختند. تماشای بازی این دو تیم در این جام جهانی جذاب خواهد بود. چنین دیداری بیتردید نبرد تاکتیکی خیرهکنندهای خواهد شد. بیسنته دلبوسکه و خورخه سامپائولی دوست دارند با هم بازی کنند.
دو کشور البته رابطهای استعماری در گذشته داشتهاند. حضور الکسیس سانچس درخشان که مقابل همتیمیهایش در بارسلونا بازی خواهد کرد میتواند یکی از جذابترین دیدارهای مرحله گروهی را رقم بزند.
دست کم یک گروه مرگ خواهیم داشت. اما آیا گروه زندگی هم خواهد بود که تیمها از حضور در آن منفعت ببرند؟ در این مقاله به یک حالت جذاب برای قرعهکشی میپردازیم.
رویارویی برزیل و ایتالیا
جام جهانی در ساعت 17:00 روز 12 ژوئن (به وقت محلی) آغاز میشود و برزیل یک پای دیدار افتتاحیه است. این بازی بیتردید شور و شوق فراوانی برخواهد انگیخت و تمام دنیا به نظاره آن خواهند نشست. حالا تصور کنید برزیل در گروه A با ایتالیا همگروه شود! این دو تیم از موفقترینهای دنیا هستند و بیتردید از پادشاهان فوتبال دنیا به شمار میآیند. برزیل پنج و ایتالیا چهار قهرمانی جام جهانی کسب کردهاند. طبیعی است که آنها بارها در جامهای جهانی با هم بازی کرده باشند. از جمله در 1982 که مسابقه آنها را بسیاری برترین بازی تاریخ جام جهانی میدانند. و فینال 1970. بسیار جذاب خواهد شد که برزیل و ایتالیا همگروه شوند.
حضور رونالدو ، مسی و فرانک ریبری در یک گروه
فرانسه به گلدان سوم رفته و به این ترتیب ممکن است گروهی بسیار دشوار تشکیل شود. از آنهایی که به آنها گروه مرگ میگویند. مثلا آرژانتین، فرانسه، پرتغال و مکزیک.
البته ناراحتکننده است که از چنین جمعی تنها دو تیم به مرحله بعد میرسند. اما این گروه میتواند جذابیت فوقالعادهای داشته باشد. هر چهار تیم در تورنمنتهای اخیر نتوانستهاند مطابق پتانسیلشان نتیجه بگیرند.
آرژانتین مثلا در جام جهانی 2002 پرستاره بود اما در همان مرحله گروهی حذف شد. فرانسه هم پس از اولین قهرمانیاش در سال 1998 بسیار پرنوسان بوده و هرچند در سال 2006 به فینال رسید اما در دو جام جهانی دیگر به شکلی استثنایی ضعیف کار کرد و در همان مرحله گروهی حذف شد.
مکزیک هم هرگز نتوانسته در حدی که انتظار میرفته بدرخشد. آنها این بار با پیروزی در پلیآف به جام جهانی رسیدند و پیش از پلیآف در پایینترین نقطه خود در 18 ماه مصیبتبار اخیر قرار داشتند.
این چهار تیم اگر کنار هم قرار بگیرند شش مسابقه بزرگ خواهیم دید. درامهایی ناب و حذف دو تیم بزرگ.
اما یکی از داستانهای جانبی که میتواند جذابترین روایت جام جهانی باشد تقابل لیونل مسی و کریستیانو رونالدو خواهد بود. مسابقهای جذاب برای دوربینها و البته فرصت تماشای نبرد شخصی در صحنهای متفاوت.
تقابل آمریکا و آلمان
آمریکا با هدایت یورگن کلینزمن بازی میکند. او در سال 2006 مربی تیم ملی آلمان بود اما در این هشت سال اخیر نتایج خیلی خوبی نگرفته است. تیم او اما در این اواخر مقابل مکزیک و ایتالیا پیروز شده و در گلدکاپ هم قهرمان شده. به نظر میرسد کلینزمن در سمت خود دارد جا میافتد.
کلینزمن البته مشهور است به این که بازیکنان آلمانی را به تیم آمریکا برده و آنها را به استعدادهای داخلی ترجیح میدهد. مثلا جرمین جونز با وجود مشکلات انضباطی بازیکن کلیدی میانه میدان بوده است و امثال تیم چندلر، دنی ویلیامز و فابین جانسن هم در این تیم بازی کردهاند.
تماشای تقابل کلینزمن که در جام جهانی 1990 با آلمان قهرمان شد با هموطنانش جذاب خواهد بود. البته آمریکا و آلمان در سال 2002 هم با هم بازی کردند و آلمان توانست آمریکا را در یکچهارم نهایی حذف کند.
بلژیک و هلند، دو رقیب دیرین
بلژیک و کلمبیا را بسیاری شگفتیسازان جام جهانی میدانند. شیاطین سرخ البته در سطح ملی فوقالعاده نبودهاند اما مارک ویلموتس نسلی طلایی در اختیار دارد و بلژیک را باید جدی گرفت. آیا امسال سرانجام تیمی که تجربه زیادی ندارد میتواند جام را برباید؟
اگر بلژیک بخواهد تا اواخر جام پیش برود به نفعش است که شروع خوبی داشته باشد. همگروهی با کاستاریکا و اکوادور میتواند برای آنها خوب باشد.
اما هلند هم میتواند در این گروه باشد.
هلندیها هرگز جام جهانی را فتح نکردهاند اما یکی از بزرگترین نامهای دنیا هستند. آنها همیشه انبوهی از بازیکنان فوقالعاده در بخش حمله داشتهاند اما در دفاع ضعیف بودهاند و تماشای بازی امثال بنتکه و لوکاکو مقابل رون ولار و استفان دهورای جالب خواهد بود.
برد بلژیک مقابل هلند، دشمن دیرینه، نهتنها میتواند باعث جشن شود، که آنها را به پیش خواهد راند تا شگفتیهای دیگری را رقم بزنند.
انگلیس و آلمان، به سود هر دو
سهشیرها، مانند ایتالیا و هلند امیدوارند که در گروههای ظاهرا ضعیفتر بازی کنند. مثلا سرگروهشان سوییس باشد. اما انگلیسیها در تورنمنتهای اخیر شده که در گروهی مناسب قرار بگیرند، اما به همین دلیل نتوانند شتاب لازم را بگیرند و در مراحل بعدی به مشکل برخورده باشند.
مردان فابیو کاپلو در سال 2010 در گروهی با اسلوونی، الجزایر و آمریکا بودند اما تنها پنج امتیاز گرفتند و تنها دو گل زدند. آنها در دور بعد مقابل آلمان خرد شدند.
چهار سال قبل از آن هم مردان سون گوران اریکسون با پاراگوئه و ترینیداد و توباگو بازی کردند و زمانی به خود آمدند که مقابل پرتغال بازی میکردند. انگلیس شاید این بار امیدوار به گروهی باشد که آنها را آماده دیدارهای سختتر کند. به همین دلیل همگروهی با آلمان میتواند عالی باشد.
آلمان بیتردید از حضور انگلیس در گروهش استقبال خواهد کرد. آنها اخیرا با تیم دوم خود در ویمبلی انگلیس را بردند و در جام جهانی قبلی هم که در آن بازی مشهور پیروز شدند.
بردن انگلیس در دور اول میتواند به دنیا ثابت کند که آلمان چه میخواهد. آنها میتوانند با این برد به سمت اولین قهرمانی خود در جام جهانی پس از 24 سال بروند.
گروه زندگی
یک گروه زندگی هم میتواند جذاب باشد. گروهی که در آن هر تیمی بخت صعود را دارد. در این حالت کلمبیا، بوسنی، نیجریه و ژاپن گروه جالبی میشود.
کلمبیا با هدایت خوسه پکرمن برای اولین بار در 16 سال گذشته به اوج برگشته و اگر اوضاع مناسب باشد میتواند نتایج بزرگی به دست بیاورد.
همکاری فالکائو و جیمز رودریگس میتواند آنها را مقابل تیمهای بزرگ به پیروزی برساند. آنها با شروعی خوب میتوانند شتاب بگیرند و در مراحل بعدی بدرخشند.
بوسنی اولین حضورش در جامهای جهانی را تجربه میکند. اما هرگز نباید آنها را دست کم گرفت. اگر آنها در گروهی دوستانه قرار بگیرند میتوانند با ادین ژکو، میرالم پیانیچ، اسمیر بگوویچ و دیگران شگفتی بسازند.
تیمهای اروپای شرقی در جامهای پیشین چندین شگفتی بزرگ رقم زدهاند و بوسنی میتواند این مسیر را ادامه دهد.
این گروه برای نیجریه هم مناسب است. استیون کشی تیمی جذاب دارد میسازد. آنها قهرمان آفریقا هستند و از هیچ تیمی نمیترسند. آنها در سال 2013 فوقالعاده بودهاند و حتی میتوانند در گروه زندگی اول هم بشوند.
در نهایت ژاپن در این گروه قرار میگیرد. آنها قهرمان آسیا هستند و میتوانند آزمون بزرگی برای تمامی رقیبان باشند.
ژاپن البته با وجود استعدادهای فراوانش با سختی از گروهش صعود خواهد کرد، مگر آن که قرعه خوبی نصیبش شود. این گروه زندگی باعث خواهد شد دو تیم بااستعداد و البته شگفتیساز بتوانند به مرحله حذفی برسند و دیدارهای جذابی را رقم بزنند.
تجدید دیدار اروگوئه و غنا
به جز تیمهای بسیار بزرگ دنیا که مرتبا در تورنمنتهای بزرگ با هم روبرو میشوند، سخت بتوان دو تیم از دو قاره را یافت که چنین دشمنیای بینشان وجود داشته باشد.
آن تصمیم لوییس سوارس که در کسری از ثانیه گرفت و با دست توپ را از روی خط دروازه برگرداند باعث شد غنا و اروگوئه در جام جهانی 2010 تبدیل به رقیبانی بزرگ شوند.
حرکات عجیب سوارس نگذاشت ستارههای سیاه به گل برسند و اولین آفریقایی حاضر در نیمهنهایی جام جهانی شوند. آساموا ژیان پنالتی حاصل را از دست داد و مابقی را هم که خودتان میدانید.
آن بازی یکی از دراماتیکترین نبردهای یکچهارم نهایی جامهای جهانی بود. اروگوئه به نیمهنهایی رفت، اما به شکلی کاملا ناعادلانه.
اروگوئه امسال سرگروه است. چرا آنها با غنا در یک گروه قرارنگیرند؟ بسیاری از بازیکنان سال 2010 در این دو تیم حضور دارند، از جمله بازیکنی خاص که منفورترین فرد در غنا است!
ساحل عاج و چرخ گردون
عجیب است که نسل طلایی ساحل عاج با این که استعدادی فوقالعاده داشت اما نتوانست نتایج بزرگی بگیرد. البته باید انصاف داشت. آنها در دو جام جهانی قبلی در دو گروه هولناک قرار گرفته بودند. ساحل عاج در سال 2006 با هلند، آرژانتین و صربستان همگروه شد و چهار سال بعد هم کنار پرتغال و برزیل قرار گرفت.
اما شاید این بار چرخ روزگار به سود آنها بچرخد و خوشاقبال باشند. حضور آنها کنار سوییس، هندوراس و روسیه به سود همه این تیمها خواهد بود.
سوییسیها خوشحال میشوند که از حضور در کنار تیمهای بزرگ اروپا گریختهاند و هندوراس هم میتواند به اولین برد تاریخ خود در جامهای جهانی برسد.
این قرعه به سود روسیه هم هست. آنها با پشت سر گذاشتن پرتغال به جام جهانی رسیدند و از سوییس نخواهند ترسید.
اما از همه بیشتر فیلها سود میبرند. دیدیه دروگبا، ژروینیو، یایا توره و دوستان میتوانند سرانجام از مرحله گروهی فرار کنند. آنها در این صورت به حرکت خود ادامه خواهند داد و با توجه به این که کسی آنها را مدعی نمیداند میتوانند آزادانه بازی کنند و نتایج خوبی بگیرند.
نبرد ایتالیا و کره
شبه جزیره کره رابطه خوبی با ایتالیا دارد. دو تا از بزرگترین لحظات آسیاییها در جامهای جهانی مقابل ایتالیا بوده است. کره شمالی در سال 1966 یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ را رقم زد و ایتالیا با جیاچینتو فاکتی، جیانی ریورا و ساندرو ماتزولا را یک بر صفر برد.
سی و شش سال بعد، کره جنوبی در خانه توانست غولکشی کند. ایتالیا با فرانچسکو توتی، پائولو مالدینی و کریستین ویری با گل آن یونگ هوان در وقت اضافه شکست خورد. تیم گاس هیدینک در یکچهارم هم اسپانیا را برد. اما آن برد مقابل ایتالیا جای پررنگی در تاریخ دارد.
کرهایها البته آن شخصیت و استعداد نسل 2002 را ندارند، اما شاید اگر با ایتالیا همگروه شوند، تریلوژی شگفتی در برزیل کامل شود.
ایران در گروه قهرمان
اسپانیا یکی از مدعیان فتح جام جهانی است. مشخص است چرا؛ آنها قهرمان دوره قبلی هستند و توانستهاند اولین تیم دنیا شوند که دو یورو و یک جام جهانی را به صورت پیاپی ببرند.
اما دغدغههایی درباره تیم بیسنته دلبوسکه وجود دارد. این که آنها تا حدی پیشبینیپذیر شدهاند. تیم قهرمان جام جهانی مسنتر شده و شکست مقابل برزیل در جام کنفدراسیونها نشان داد این تیم ضعفهایی دارد.
این که آنها روی به دیهگو کاستا و میچو آوردهاند نشان میدهد دلبوسکه نگران گلزنی تیمش است. لاروخا در تابستان به تاهیتی 10 گل زد اما در 120 دقیقه نتوانست گلی به ایتالیا بزند و سپس مقابل برزیل هم در گلزنی ناکام بود.
آنها اخیرا حتی نتوانستند مقابل تیم آفریقای جنوبی به گل برسند. اگر اسپانیا مقابل تیمهای قدرتمند از نظر دفاعی قرار بگیرد ممکن است به مشکل برخورد کند. البته خبری از فروپاشی به سبک فرانسه 2002 و ایتالیای 2010 نیست. اما اسپانیا نیاز خواهد داشت که کمی نوآوری کند یا آن ضرباهنگ قهرمانیهای پیشین را بازیابد.
یونان را میتوان انفعالیترین و واکنشیترین تیم فوتبال دنیا دانست. آنها با نمایشهای منفعلانه متعدد خود فاتح یورو 2004 شدند و در گروه خود در مرحله مقدماتی جام جهانی هم در 10 مسابقه تنها 4 گل خوردند.
کامرون البته آن بارقههای خلاقیت را ندارد اما تیمی تدافعی در اختیار دارد که شاید رقیب چندانی در این زمینه در تورنمنت نداشته باشد. امثال نیکی انکولو، آئورلین شجو، الکس سونگ و استفان امبیا همه مدافعانی مستحکم هستند. آنها میتوانند مقابل اسپانیا مقاومتی جانانه داشته باشند.
ایران دیگر تیم این گروه میتواند باشد. آنها با نمایشهای مستحکم و با انضباط بالا توانستند با چندین پیروزی یک بر صفر به جام جهانی برسند. از جمله با دو برد مقابل کره جنوبی.
سیاست در جام جهانی
در جامهای جهانی بارها شده مسائل سیاسی نمود پیدا کند. بهترین نمونه بازی ایران و آمریکا در جام جهانی 1998 است. نبرد تیمهای اروپایی و آفریقایی هم شاید یادآور دوران استعمار باشد.
سنگال در جام جهانی 2002 فرانسه را در دیدار افتتاحیه برد و نشان داد مستعمرههای سابق میتوانند اربابان پیشین خود را به تملک درآورند.
آنگولا چهار سال بعد به مصاف پرتغال رفت. اما نتوانست کار بزرگ سنگال را تکرار کند. انگلیس هم با نیجریه و آمریکا بازی کرده و پرتغال در جام جهانی 2010 با برزیل همگروه بود.
الجزایر حدود 130 سال تحت لوای فرانسه بود؛ یعنی بسیار بیشتر از دیگر موارد استعماری. رابطه دو کشور ابعاد گوناگون و گستردهای دارد.
سه درصد جمعیت فرانسه از نژاد الجزایری هستند و از تماشای بازی این تیم به وجد میآیند. به این ترتیب بازی دو تیم بسیار جذاب خواهد شد.
استرالیا و کرواسی
طبق اعلام وزارت امور خارجه استرالیا، «رابطه استرالیا و کرواسی قوی است و با نگاه رو به جلو، بر مبنای پیوندهای شخصیای که جامعه بزرگ کرواتهای استرالیا برقرار کرده است». از اواسط قرن نوزدهم بود که تعداد کرواتهای استرالیا رو به رشد رفت و آنها در جستجوی طلا به این کشور آمدند. کمتر پیش میآید دو کشور در دو قاره مختلف چنین رابطهای داشته باشند.
در نبرد دو تیم در سال 2006 بود که چندین بازیکن مانند زلیکو کالاچ و یوسیپ شیمونیچ بستگانی در هر دو کشور داشتند. در آن روز استرالیا با تساوی دو بر دو به مرحله حذفی رسید. سه بازیکن هم اخراج شدند!
شیلی و اسپانیا
شیلی دیگر تیمی است که میتواند در جام جهانی شگفتی بسازد. آنها تیمی با استعداد بالا هستند که کیفیت و سازگاری لازم را دارند تا بتوانند در هر دیداری و مقابل هر رقیبی با روش ویژه آن بازی کنند.
آنها میتوانند با حملات سریع خود حریفان را به وحشت بیندازند و البته با حفظ توپ خود حریفان را به ستوه میآورند. حرکات آنها مثبت است و منضبط.
آنها در دفاع هم دارند قوی میشوند. به نحوی که دیگر اجازه نمیدهند تیمهای حریف بازی را در دست بگیرند. آنها در جام جهانی قبلی با بداقبالی به اسپانیای قهرمان خوردند و باختند. تماشای بازی این دو تیم در این جام جهانی جذاب خواهد بود. چنین دیداری بیتردید نبرد تاکتیکی خیرهکنندهای خواهد شد. بیسنته دلبوسکه و خورخه سامپائولی دوست دارند با هم بازی کنند.
دو کشور البته رابطهای استعماری در گذشته داشتهاند. حضور الکسیس سانچس درخشان که مقابل همتیمیهایش در بارسلونا بازی خواهد کرد میتواند یکی از جذابترین دیدارهای مرحله گروهی را رقم بزند.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: تمامی احتمالات جام جهانی, احتمالات قرعه کشی جام جهانی, مراسم قرعه کشی جام جهانی, ,